بدون شرح!
نمیتونم عکس بذارم!!!
بریى خودتون ببینید!
http://abdarkhaneh.persiangig.com/P1060385.JPG
http://abdarkhaneh.persiangig.com/P1060387.JPG
کیبرد عربیه نمیشه تایب کرد!!
باشه طلبتون تا برسم تهران!
بالاخره ما هم داریم راهی میشویم ....
فردا صبح ان شاالله حرکت میکنیم
البته حرکت که میکنیم لزوما نمیرسیم ....
و چون میرسیم لزوما زائر نمیشویم ....
و چون زائر میشویم لزوما یار نمیشویم ....
و چون ....
هرچه از خداحافظی های مرسوم از فامیلی که بعضا سال به سال هم کاری به کار هم نداریم فراری هستم ...
دلم میخواست به تک تک دوستانم زنگ بزنم و خداحافظی کنم
و از هر کدام جمله ای و کلمه ای یادگاری ببرم ...
خلاصه کنم : حلالمان کنید .....
نه برای اینکه ممکن است بر نگردیم .... برای اینکه ان شاالله برنگردیم ...
و این با آن حتما توفیر دارد!
اگر قرار باشد (همین) که میرود باز برگردد که خب نرود سنگین تر است!
پس دعا کنید که برنگردم .....
یا حق
یک وقتی سماور ذغالی بود و چای اصل گیلان
زمان میبرد تا چای آماده شود آنقدری که همان پای بساط سماور و قوری گل قرمز و استکان های کمر باریک میشد یک دل سیر گفت و شنید..
چایش هم چای بودها!!! مثل چای آتیشی هایی که به یمن سیزده بدر سالی یکبار نصیبمان میشود و طعم و عطرش یک سال! یادمان میماند و اصلا سال بعد به هوای همان چای و جمع شدن دور آتش میزنیم بیرون از لاکمان
حالا اما کتری برقی آمده و چای کیسه ای، کتری را میزنی سه سوته جوش می آید و بعد هم هر کس یک لیوان آبجوش و یک چای کیسه ای و چند حبه قند برمیدارد و میرود توی لاک خودش..
اینجا توی آبدارخانه اما هنوز همان سماور ذغالی بپاست، قوری گل قرمز را داده ایم بند انداخته اند و از نسل رو به انقراض استکان های کمر باریک و گوش شنوا و دل دوستی هنوز اندکی باقیست..
می ارزد به هزارتای این کافی شاپ های مدرن خوشرنگ و لعاب!
- خب من اصولا نمیدانم کدام مارک بهتر است و اینها! اهل فن بگویند چای کدام منطقه ایران بهترتر است، دفعه بعد برای آبدارخانه از آنجا خرید کنیم!
- این پست یکهو یک جورایی جوابیه پست "چند نکته" شد!
- شاگرد عطار میباشم